سدوم و عموره. چهار جوجه با جوانان بزرگ و چهار مرد با خروس های سخت. خوب، چگونه نمی توان یک رابطه جنسی گروهی وحشی با همه چیزهایی که با آن همراه است انجام داد. دختران با پشتکار خروس های شریک زندگی خود را می مکند، و آنها نیز به نوبه خود آنها را در تمام شکاف ها لعنت می کنند. سپس نوبت به تغییر شرکا می رسد. و همه چیز ادامه دارد. در خط پایان، زیبایی ها جایزه ای به شکل تقدیر روی صورت و دهان خود دریافت می کنند.
این ایده خیلی خوبی بود که صاحب کافه همسرش را پشت پیشخوان بگذارد. مشتریان دسته دسته آمدند. بله، همسر نیمفومونی همیشه توجه بیشتری را طلب کرده بود، اما حالا برای تجارت خوب بود. جذابیت های او همیشه در تجارت بود، قهوه و همچنین الکل فروخته می شد و حتی افراد همیشگی خود را داشت. حتی یک باریستا هم می توانست به شهرت برسد اگر شوهرش اهمیتی نمی داد.
با اون عکس روی پشتش میفهمم چرا لعنتش میشه! خود عوضی پیشنهاد می کند که این هنر را تحسین کند.