البته، ماژور دیگر نمی داند چگونه بیدمشک خود را راضی کند - او این را داشته و آن را داشته است. حالا داره به راننده میرسه فقط او چیزی به او احساس نمی کند، بنابراین از او به عنوان یک فالوس آزاد استفاده می کند. اما او به سختی به احمق او لعنتی زد تا حتی به سهمی که برای او در نظر گرفته بود برسد. بگذار دهنش به عنوان احمقی عمل کند که در آن فرو رود!
این دختر سرگرم کننده است و بر روی خروس رفیقی که به تازگی با او صحبت کرده و او را اغوا کرده است، می پرد. اما پس از آن آن پسر خوش شانس بود که عیار امروز حال خوبی داشت و به زودی جوجه توانست آلت تناسلی خود را در رحم او بگذارد. وقتی بالغها جوانها را لعنت میکنند - برای من همیشه هیجانانگیز است، زیرا زیبایی و جوانی اینگونه است، و یک تجربه باورنکردنی وجود دارد، در درجه اول جنسی.